تتاهیلینگ به‌عنوان روشی نو در توسعه فردی، نوعی مراقبه برای بازسازی الگوهای ذهنی محدودکننده است. در این روش با ورود به امواج مغزی تتا و ارتباط مستقیم با ضمیر ناخودآگاه، امکان تغییر یا جایگزینی باورها وجود دارد. با شناسایی باورهای ریشه‌ای از طریق این تکنیک و کار بر آن‌ها می‌توانیم شاهد تغییر مثبت در جهت رشد و دستیابی به اهداف متعالی خود باشیم. در این مطلب به بررسی تاثیر باورها بر زندگی روزمره و نقش تکنیک تتاهیلینگ در ریشه‌یابی باور اصلی و بازسازی ضمیر ناخودآگاه می‌پردازیم.  

باورها دروازه ورود به ضمیر ناخودآگاه

باورها افکار، دیدگاه‌ها و موضوعات ذهنی عمیقی هستند که در طول زمان به شکل برنامه‌ریزی شده و نظام‌مند در آمده‌اند. آن‌ها در اشکال مثبت یا منفی در ضمیر ناخودآگاه قرار می‌گیرند و بدون اختیار رفتارها و تصمیم‌های ما را کنترل می‌کردند. باورها و فرایند شناسایی و ارزیابی آن‌ها در ناخودآگاه یکی از بخش‌های اصلی مباحث توسعه فردی است. همچنین از منظر روان‌شناختی دسترسی به ذهن ناخودآگاه و برطرف کردن باورهای محدودکننده، راهی به سوی تغییر مثبت در زندگی هر فرد محسوب می‌شود.

تاثیر باورها بر عملکرد ضمیر ناخودآگاه

 اگر ذهن را کامپیوتر زیستی هر فرد در نظر بگیریم، باورها برنامه‌های اجرایی این کامپیوتر هستند. زمانی که باور در ذهن به‌عنوان واقعیت پذیرفته می‌شود، به شکل یک برنامه در ناخودآگاه ذخیره می‌شود. ضمیر ناخودآگاه نیز فارغ از مثبت یا منفی بودن این باورها، آن‌ها را به شکل خودکار اجرا می‌کند. همان‌طور که برنامه کامپیوتری می‌تواند مفید یا مضر باشد، باورها نیز در زندگی ما تاثیر مثبت دارند یا به زیان ما عمل می‌کنند.

به‌عنوان مثال، فردی که به‌طور ناخودآگاه باور دارد که «من نمی‌توانم موفق شوم»، ممکن است حتی پس از سال‌ها موفقیت در زندگی، ناخودآگاه دچار رفتارهای مخرب شده و همه چیز را از دست بدهد. زیرا این باور به‌ شکل یک برنامه در ناخودآگاه فرد فعال است. این باورها معمولا در دوران کودکی شکل می‌گیرند و در صورت عدم توجه، در بزرگسالی نیز به صورت واقعی نمایان می‌شوند.

ضمیر ناخودآگاه به صورت طبیعی می‌داند که در لایه‌های عمیق ذهن، هیولاهایی به شکل باور پنهان شده‌اند که مواجهه با آن‌ها می‌تواند دردناک باشد. ذهن برای پیشگیری از تجربه درد ناشی از تغییر باورها یا خروج از فضای امن خود که همیشه با چالش همراه است، به ‌صورت طبیعی یک لایه محافظتی در اطراف ضمیر ناخودآگاه ایجاد می‌کند. این لایه با افزایش سن ضخیم‌تر شده و تغییر آن نیز سخت‌تر می‌شود. بنابراین کار بر روی باورهای محدودکننده از روش‌های مختلف و اقدام در جهت تغییر یا جایگزینی آن می‌تواند ضمیر ناخودآگاه را در جهت درست خود بازسازی کند.

تتاهیلینگ و نحوه تاثیر آن بر تغییر باورها

افکار و هر آنچه در زندگی روزمره خود انجام می‌دهیم تحت تاثیر پنج موج مغزی آلفا، بتا، دلتا، گاما و تتا قرار دارد. مغز در عملکرد طبیعی خود به طور مداوم امواجی را در هر پنج فرکانس تولید می‌کند. از بین این فرکانس‌ها، موج مغزی تتا، حالتی بسیار عمیق از آرامش، الهام‌بخش و همراه با احساسات معنوی است. قرار گرفتن در حالت تتا این امکان را می‌دهد که با اتصال به حکمت الهی، دسترسی مستقیم به ذهن ناخودآگاه دسترسی پیدا کنیم.

در تکنیک تتاهیلینگ از طریق مراقبه‌ای خاص، حالت آگاهانه‌ای از امواج مغزی تتا را در ذهن ایجاد می‌کنیم. به عبارتی در طی مراقبه با سفری به سوی خالق که دارای بالاترین سطح هوش و عشق بی قید و شرط است، به برترین آگاهی متصل می‌شویم. در این وضعیت می‌توانیم با فرستادن آگاهی خود فراتر از جسم فیزیکی و اتصال به انرژی هر آنچه که هست، قدرت تغییر باورهای خود را ایجاد کنیم. به این شکل از طریق روش‌هایی خاص قادر خواهیم بود تا با شکافتن لایه محافظتی یا همان باورها به ضمیر ناخودآگاه دسترسی پیدا کرده و آن‌ها را تغییر دهیم.

  ریشه‌یابی باورها با تتاهیلینگ، آغاز بازسازی ضمیرناخودآگاه
طبق تعریف وایانا استایبل، بنیان‌گذار تکنیک تتاهیلینگ، باورها در چهار سطح  شکل می‌گیرند:

• باورهای دورنی: باورهای شکل گرفته در دوران کودکی
• باورهای ژنتیکی: باورهای به ارث رسیده از اجداد تا هفت نسل قبل
• باورهای تاریخی: باورهای مربوط به خاطرات زندگی گذشته یا خرد جمعی
• باورهای روحی: باورهای عمیق و فراگیر آغاز شده از چاکرای قلب

تتاهیلینگ، روشی برای تغییر باورهای محدودکننده  در هر یک از این چهار لایه است که در ذهن ناخودآگاه به عنوان برنامه ثبت شده‌اند. اما برای آغاز فرایند نیاز به شناسایی باور کلیدی یا اصلی داریم. در حقیقت سیستم باوری مانند برجی از آجرها است که اولین آجر، همان باور کلیدی یا ریشه ای در ضمیر ناخودآگاه است. بنابراین با استفاده از تتاهیلینگ و انجام فرایند ریشه‌یابی، ابتدا این باور اصلی را شناسایی می‌کنیم. سپس در حالت تتای مغزی با درخواست از خالق این باور را حذف کرده ، تغییر می‌دهیم یا با باور مثبت جایگزین می‌کنیم.

فرایند ریشه‌یابی از طریق ورود به حالت تتا و فضای شهودی توسط  خود فرد یا اشخاص صاحب مهارت اجرا می‌شود. در طی این روش از طریق سوالاتی خاص و ارتباط با انرژی عشق بی قید و شرط الهی باورهای محدود کننده شناسایی و سپس فعالیت لازم برای رهاسازی یا تغییر آن‌ها انجام می‌گیرد. البته طی کردن این مراحل نیاز به گذراندن دوره‌های آموزشی تتاهیلینگ و یادگیری مفاهیم مربوط به آن دارد که در حال حاضر در ایران توسط گروه‌های مختلف و از جمله «گروه وادی هفتم» برگزار می‌شود.

جمع‌بندی

در مباحث مرتبط با رشد و توسعه فردی، روش‌های مختلفی برای شناسایی باورهای محدودکننده و اقدام برای تغییر یا اصلاح آن‌ها وجود دارد. تتاهیلینگ، تکنیکی نوین در رشد فردی است که در آن با انجام مراقبه، ورود به حالت تتا ذهنی و اتصال به انرژی خالق هر آنچه که هست می‌توانیم باورهای ریشه‌ای را شناسایی و تغییر دهیم. در حال حاضر با توجه به توسعه فعالیت‌های آموزشی این تکنیک در ایران، یادگیری مباحث مربوط از طریق شرکت در دوره‌های برگزار شده توسط گروه‌های مختلف، راهنمای خوبی در جهت خلق زندگی بهتر به روشی جدید است.

مرجع:

کتاب تتاهیلینگ، ریشه‌یابی باورها